شايد عنوان آشتى با امام عصر عجَّل اللّه فرجه در وهله اوّل تداعى گر اين مسأله باشد كه: مگر مى شود با امام زمان عليه السلام قهر بود؟ نويسنده خوش ذوق كتاب با بيانى شيوا و اديبانه در بخش آغازين يادآور مى شود كه وقتى در طول زندگى توجّه واقعى به امام عصر أرواحنا فداه نداشته باشيم و ايشان را در تمام مراحل زندگى ناديده بينگاريم؛ گويى با ايشان قهر بوده ايم و اين نوع گذر عمر، زندگى نيست؛ بلكه مردگى است و سپس بيان مى دارد كه: «رمـز جلب عنايت امـام عصر عليه السلام توجّـه بـه وجود مقـدّس اوست... اشتباه نكنيم! امام عليه السلام در دوردستها نيست؛ هر لحظه با ماست؛ از رگ گردن به مانزديكتر است.» كتاب آشتى با امام عصر عليه السلام در طىّ چهار فصل تنظيم شده است كه فصل آغازين به حكايت دوازده قرن غربت آنحضرت مى پردازد و اين غربت را در زمينه هاى مختلف بررسى مى كند.